دیروز جملهی جالبی خواندم. به جای اجتناب از اضطرابهایتان آن را تحمل کنید. در تمام این روزهای مضطرب بودن برای هیچ و پوچ یا پی فرار کردن بوده ام یا به درمان فکر میکردم. قرصی، تراپیستی، مدیتیشنی، کتابی، معجزه ای! هر بار با ترسهایم مواجه شده ام از سر اجبار بوده و لحظه شماری کرده ام تا شرایط بگذرد و به روال عادی برگردم. روال عادی کجاست؟ کاری نکردن؟ مسئولیتی نداشتن؟ انداختن انتخابها به گردن دیگران؟ در حاشیهی امن ماندن؟ ریسک نکردن؟ به تعویق انداختن. نمیتوانم هیچ شرایطی را به اندازه کافی امن، فابل پیش بینی و کنترل شده نگه دارم. کرونا به همه مان نشان داد که کنترل چندانی حتی روی جزییات سادهی زندگیمان نداریم. تحمل کردن. به تحمل عدم قطعیتها، به تحمل سختیهای مهاجرت، به تحمل پرداخت بهای انتخابهای پیش رو، به تحمل مواجهه با ترسها، به زیستن با اضطراب فکر میکنم. به رنجهایی که انتخاب میکنیم و اولویتهای ما را معلوم میکنند. به اینکه صبح چشم باز کنم روی دلواپسی و به خودم بگویم بله من نگرانم و این نگرانی حتی اگر ریشه در چیزهای جزیی داشته باشد واقعی است و خب من و این واقعیت کنار هم زندگی میکنیم. تمام این روزهایی که میگذرند و آن روزهای که گذشتند زندگی من هستند. بالا و پایینهای روی موج و دورههای کوتاه و گذرای سکون. آیا به خاطر میآورم که زندگی بعد از تمام شدن چیزی در من آغاز نمیشود؟ که زندگی کوتا است، تمام شونده است، ارزشمند است.
اجرای بیمه تکمیلی درمان بازنشستگان نیروهای مسلح بازدید : 383
جمعه 22 آبان 1399 زمان : 10:38