loading...

اینجا چراغی روشن است

که من آن کورسوی امیدم

بازدید : 355
شنبه 16 آبان 1399 زمان : 4:37

در این یک سال و سه ماه که اینجا هستم با دو نفر از دوستانم بشکل پیوسته تماس تلفنی داشته ام و دو نفر دیگر هم پیغام‌های صوتی. باقی احوالپرسی‌های کوتاه و تعارفات معمول مناسبتی بوده یا چت‌های چند خطی دیر به دیر. انگار تعریفم از آدمهای نزدیک و صمیمی‌زندگیم دستخوش یک زلزله‌ی تکان دهنده شده باشد. چطور ممکن است به آدمی‌که مدت‌هاست صدایش را نشنیده‌‌‌ای نزدیک باشی. اصلاٌ نکند همیشه همینقدر دور بوده ام از آدمها؟ چند روز پیش فهمیدم پسرخاله‌ی یکی از دوستان قدیمی‌درگیر بیماری سختی شده و با مرگ دست و پنجه نرم میکند. همینقدر پرت و بیخبر از هم. لابد هر کدام رفته ایم پی زندگی به سبک خودمان. به لاک پریده‌ی ناخن‌هایم، فایل‌های مقاله‌ی دوم روی دسکتاپ و به باریکه ی نور روی میز شرکت نگاه میکنم. به خودم که عینک به جشم دارم، به دلتنگیم برای عمو و تمام چیزهایی که می‌شود تا ابد برایشان غر زد. به او که اخبار را دنبال میکند، پیوسته و هدفدار کار میکند و زندگی را با شوق می‌بلعد. به او که روشنایی من است و میخواهم که نزدیک من باشد. در این یک سال و سه ماه که اینجا هستم بشکل پیوسته از ترس‌هایم گریخته و به آنها باز گشته ام. در این یک سال و سه ماه که اتفاق‌های بسیاری افتاده. گوش میکند؟

تقویم نجوم احکام اسلامی ۱۴ آبان ۹۹
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی