loading...

اینجا چراغی روشن است

که من آن کورسوی امیدم

بازدید : 216
جمعه 22 آبان 1399 زمان : 10:38

هیچ چیزی در این دنیا شبیه دلتنگی برای آدم مرده نیست. عکسی، صدایی، خطی، کلامی، آغوشی، آینده ای، هیچ. همه چیز متعلق به خاطره‌ها و گذشته‌هایی است که یکسره دورتر می‌شود. دلم برای عمو تنگ شده. این جمله را هزار بار بیشتر گفته ام، نوشته ام، مرور کرده ام، از تلخیش کم نمی‌شود. دلم برای گرمی‌بودنش و برای غر زدنش و برای غافلگیری‌ها و برای دوست داشتنش تنگ شده. آدمیزاد خودخواه است. دلتنگی برای آدمهای مرده دلتنگی برای چیزهایی است که داشتی. گاهی هم دوستش عکس تازه‌‌‌ای از سنگ مزارش میفرستد. یادم می‌افتد که تنها مرد، تنها خاکش کردند. من آنجا نبودم، نیستم و بعید است یک روزی هم باشم. گاهی به گاهی به خواب‌هایم سر میزند. حرفی نمیزنیم، بغلش میگیرم و همیشه حواسم هست که او مرده، رفته، برای همیشه رفته است. برای همیشه رفتن غم انگیز ترین فعل عالم نیست؟ تنها معجزه‌ی زمان شاید همین پذیرش باشد. قبول میکنیف قبول نکنی چه کنی؟ مگر میشود خاک را کنار زد، آدمها را بیرون کشید و تکان داد و فریاد زد هی فلانی، نباید که میرفتی. هر کسی مگر چند نفر عزیزترین و نشسته در دل جان دارد؟ برای من یکی او بود که رفت. ناباورانه، تلخ، بی وقت.

به خودت گوش بده
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی